"منظومه و شرح منظومه سبزواري" اثري نفيس و كم‏نظير مي‏باشد که حاصل تلاش بيش از بيست سال از عمر بابركت حكيم در سنين جواني است. مؤلف خود در آخر كتاب تاريخ شروع را سال ۱۲۴۰ق و زمان ختم آن را سال ۱۲۶۱ق ياد كرده است. حاج ملاهادي پس از فراغت از تأليف منظومه و شرح آن ابتدا خود به تدريس آن پرداخته و پس از پايان دوره اول آن فرزند بزرگ حكيم، آخوند ملامحمد تدريس مجدد آن ‌را براي شيفتگان حكمت به عهده گرفته است. در اهميت اين كتاب شريف همين بس كه از زمان تأليف تاكنون همواره در حوزه‌هاي علميه و حتي در عصر حكيم در مركز علوم عقلي تهران جزو كتاب‌هاي درسي بوده است. مجموع مباحث منطق و فلسفه امروزه به‏نام شرح منظومه سبزواري كانون باصفاي حوزه‏ها را گرم نگه داشته و علاوه بر اين‏كه نشان مي‏دهد حاج ملاهادي عالمي منطقي و فيلسوفي بزرگ بوده، شاعري زبردست و توانا هم بوده است. • در فلسفه اسلامي سه دوره فكري وجود دارد؛ حكمت مشاء، حكمت اشراق و حكمت متعاليه. حاج ملاهادي سبزواري از مناديان حكمت متعاليه ملاصدرا بود و مهم‌ترين اثر وي منظومه بود كه منطق و حكمت اسلامي را به‏صورت منظوم درآورد و خودش هم آن را شرح كرد؛ يعني هم منظومه و هم شرح آن، نوشته ملاهادي سبزواري است. درحقيقت منظومه، يك دوره حكمت اسلامي است كه مشتمل بر يك دوره منطق و هم‏چنين يك دوره حكمت است. حكمت وي، يك دوره حكمت صدرايي است. سبك حوزه‌هاي علميه همواره اين بوده است كه بعد از خواندن منطق، شرح منظومه حاجي سبزواري را مي‌خوانند و بعد از آن به مطالعه اسفار و شفا مي‌پردازند، ولي باب ورود به حكمت، شرح منظومه ملاهادي سبزواري است. البته در دهه‌هاي اخير مي‌خواستند كتاب بداية‌‌الحكمة و نهاية‌الحكمة تأليف علامه طباطبايي را جايگزين شرح منظومه كنند، اما به‏دليل اين‌كه اين دو كتاب، مباحث نفس و معاد را ندارد، ناقص است. اين‌كه ملاهادي سبزواري حكمت را در قالب شعر درآورده است، موجب مي‌شود تا اين مسائل در اذهان ماندگاري بيش‏تري داشته باشد. شيخ محمدتقي آملي تعليقي بر شرح منظومه نوشته است، هم‏چنين ميرزا مهدي آشتياني تعليقي بر شرح منظومه نگاشته است. اگر كسي شرح منظومه را بخواند، بر حكمت اسلامي مسلط مي‌شود، امام خميني (ره) نيز به‌‌نحوي شرح منظومه را خوانده بودند كه بعد از مطالعه آن، از طريق مباحثه با افرادي هم‏چون ميرزاخليل كمره‌اي به فراگيري كتاب اسفار مبادرت ورزيده‌اند؛ يعني براي مطالعه و آموختن كتاب اسفار، امام خميني (ره) استاد رسمي نداشتند و مطالعه شرح منظومه اين آمادگي را در ايشان پديد آورد كه به مباحثه و مطالعه اسفار بدون استاد بپردازند و حتي بعدها خودشان اسفار را تدريس كنند. ملاهادي سبزواري در نگارش شرح منظومه بر وفق روش ابن سينا عمل كرده است و از اين جهت با ملاصدرا تفاوت دارد؛ مثلاً مباحثي هم‏چون مبحث نفس را در طبيعيات آورده است، در صورتي كه ملاصدرا اين كار را نكرده است و مباحثي هم‏چون مبحث حركت را در الهيات بالمعني الاعم آورده است. شرح منظومه، باب ورود به حكمت متعاليه است. ملاهادي سبزواري هم‏چنين دعاي جوشن كبير را شرح كرده و به شرح مثنوي مولوي نيز پرداخته است. تأثير ملاهادي سبزواري بيش‏تر در احياي حكمت صدرايي بوده است.